آبتینآبتین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

آبتینی عاشقتیم

خرداد 1391

عزیز دلم سلام. مامان جون این روزها سرم خیلی شلوغه و کمتر به وبلاگت سر میزنم. راستی از همین جا از  عمو مجتبی تشکر میکنم که به وبلاگت سر میزنه و برات پیام میزاره. مامان جون تعطیلاتی که گذشت تعطیلات خوبی بود چون شروعش با یه عروسی بود . عروسی ریحانه جون . اینجا آماده شدی که بریم عروسی به قول خودت چه تیپیییییییییییییییییییییییییییی زدی بعدش هم رفتیم شمال چون هم تولد بابا بزرگ بود هم روز پدر اینجا رفته بودیم شیرینی فروشی که برای تولد بابا بزرگ کیک بخریم. وقتی میریم شمال چقدر موهات فرفری و بد میشه برای همین هم تو همون شمال فرستادم آرایشگاه و صفای به سرو کله ات دادی . اینجا از درختای خونمون میوه کندی و داری میخوری .این...
21 خرداد 1391
1